۱۳۹۲ شهریور ۲۹, جمعه

نیازمندی 7

به یک به هوای ابری ِ پاییزی، پیاده رویی بی پایان برای قدم زدن، چند برگ خشکیده روی زمین که رویشان راه بروم بلند خرچ خرچ کنند (یا قرچ قرچ)، دوستی شکیبا و بی آلایش که مسیر را با من همراهی کند، لبخندی بر روی لب ها، صدای قار قار ِ کلاغ ها، نیمکت های سبز تازه رنگ شده، باد ملایمی در موهایم و رنگ زرد مایل به نارنجی که در پس زمینه پاشیده شده باشد نیازمندیم.